در تبلیغات امروز دنیا، مخصوصا تیزرها، عموما با یک فیلم کامل طرف هستیم. معنادار، سناریو نویسی شده، خلاق، خوش ساخت و صد البته چشم و ذهن دزد!
یعنی شما بزرگترین صنعت هم که باشید، اگر مخاطب حس کند که برای تبلیغ آمدهاید، یقرا فاتحه مع الصلوات!
عموما در دنیا، سبکهایی درحال استفاده هستند که در ایران نشناخته یا بدشناخته هستند (به دلیل سختی و قدرت و حجم خلاقیت!)
تیزرها در ایران، عموما حوصله سر بر هستند و تا استارت پخش آن میخورد، شبکه را عوض میکنیم.این یعنی شکست!
در طی زمان داوریِ تیزرهای آبانماه، چنین نکاتی برایم قابل توجه و نگارش بودند:
تبلیغات انتخابی تلویزیون:- جی پلاس ، جشنواره پاییزی
جی پلاس دو برابر ببرید!
کانسپت را با یک هدف و یک پیام پیش برده بود.
خیلی ساده و بدون توضیح اضافه. حس اینکه همه چیز دو تا است! همین. ساده، مستقیم، بدون اضافه کاری.
یعنی سازنده تبلیغ اینقدر به خودش اعتماد داشته که مطمئن بوده نیازی به توضیحات اضافه نیست. ایده و خلاقیتش مثال زدنی بود. اصلا اصرار به نشان دادن چهره بازیگر نداشتند و فقط روی پیام تمرکز کرده بودند.
- شرکت اکسیر ساز شمال
به عنوان یک تیزر که احتمالا در آژانس معروفی ساخته نشده، بهترین مزیتش زیبایی شناسی در جلوه های ویژه بود. تصاویر، بیشتر قوانین رنگ شناسی و زیبایی شناسی را رعایت کرده بودند و رنگ غالب هم همرنگ بود با محصول نهایی.
تکنیک عالی کار باعث رنگ و لعابی شده بود که بیننده را نگه میدارد. دوری از اضافه گویی، زمان طولانی، موسیقی کوبنده و البته دقت در اجرای تصویری باعث شد که بتوان مقام دوم را به این تیزر داد.
- محصولات اویلا ، اویلا اکسترا
بالانسر اویلا تراز کننده، تمرکز روی کلمه بالانس.
تنها یک کلمه در کل تیزر دیده میشد. آن هم : بالانس.
بالانس کردن کادر توسط بازیگر، هم ایده خلاقی بود هم جسور.
کمتر کسی تیزرش را با کادر کج استارت میزند. پیام کاملا دقیق و شفاف بود. همینکه بازیگر اشاره میکرد: تراز کننده!
ایده پرداز توانسته بود کلمه مناسب را برای هسته ایده پیدا کند. چون هم انگلیسی و هم فارسی، قابل توجیه و معنیدار است. قاب بندیهای خلوت و ساده و در عین حال تعداد رنگ کم، باعث کدری و حوصله سر بری نشده بود و چشم بیننده، دنبال کننده بازیگر بود.
الغرض که بنا بر اذعان بزرگان و متخصصان، اگر وضعیت تبلیغات چنین پیش برود، مطمئنا در کوتاه مدت، از این هم که هست بدتر خواهد شد. روی سخنم با صاحبان کسب و کارهاست. تنها جمله ای که برایش تره هم خورد نمیشود این است: عوضش دیده شد!
دیده شدن به چه قیمتی؟
اگر آژانسی در مورد سختی ها و محدودیت ها میگوید همیشه نظرم این بوده: آیا نشان دادن فلان چهره ممنوع است؟ آیا نشان دادن فلان مدل خنده ممنوع است؟ بدن خیس ممنوع است؟ خانه و باغ شخصی ممنوع است؟ جمع خودمانی ممنوع است؟ فلان چیز ممنوع است؟ خوب درست است، ولی چرا اصلا همگی نیاز به نشان دادن اینها دارید؟
طرف کلا با سفیدی و سیاهی تیزر ساخته!
خلاق ترین افراد، در سازمانِ خودتان هستند، از آنها سناریو بخواهید. افرادی معمولی از بطن جامعه! هرجا کم آوردید از افراد خبره کمک بگیرید. نترسید، غیر از مدعیان، افراد زیادی به کارتان میآیند. درون سازمانتان اولین واحد برای جستجوست.
زمان، زمانه اینترنت و یوتیوب است و مطمئنا همه مردم تیزرهای شاخ دنیا را میبینند. دیگر زمانه مردم عام تمام شده و اتفاقا مردم، خاص هستند. جسارت کنین. تا الان که این سیستم را پیش بردهاید و سود چنانی نداشته! یکبار هم آن طرفی بروید، شاید نور آنجا بود!
در جنگهای قرون وسطایی هم، سربازی زنده میماند که جسور بود. بابت همین است که من برای سرکار رفتن، تیپ ارتشی و نظامی میزنم. الان مدتهاست که در محل کار مرا با لباس پلنگی میبینند. میدانید چرا؟ آخر مارکتینگ میدان جنگ است و سرباز و فرمانده جسور زنده خواهد ماند!
با ادای احترام به تمام بزرگان